افکار من

هم وطن سال نو  باستانی ات  مبارک.لحظه هایت زیبا.دلت  شاد.لبت

خندان.آرزو دارم برایت هر زمان باشد کنارت هر که را معنا دهد بودن تو را..

راستی من فردا 1 فروردین سالگرد وبلاگ نویسیمه!زادروزش مبارک1

سال گذشت......گذرت را نفهمیدم ای عمر...و نمی فهمم ..هنوز هم در

باتلاق وجود خودم غوطه ورم.................................................

+نوشته شده در دو شنبه 29 اسفند 1390برچسب:,ساعت19:33توسط یاشیل | |

1. بیشترین تولید پسته
2. بیشترین تولید خاویار
3. بیش...ترین تولید خانواده توت
4. بیشترین تولید زعفران (80% کل تولید جهانی)
5. بیشترین تولید زرشک
6. بیشترین تولید میوه آلویی (از قبیل شفت و گیلاس وغیره)
7. بالاترین دمای ثبت شده روی سطح زمین (70.7 درجه سانتیگرد در کویر لوت)
8. بیشترین تلفات انسانی در سرما و کولاک برفی (4000 نفر در کولاک سال 1350 کشته شدند، میزان بارش برف 8 متر در 5 روز)
9. بزرگترین وارد کننده گندم
10. بیشترین آمار فرار مغزها !
11. بیشترین نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها (1.23 زن در مقابل هر مرد)
12. بالاترین میزان تشعشات زمینی، با شدت سالانه 260 میلی سیورت در رامسر (مقایسه = یک عکس رادیوگرام سینه 0.05 میلی سیورت، میدانهای اطراف چرنوبیل 25 میلی سیورت)
13. بیشترین تعداد زمین لرزه های بزرگ (بالای 5.5 ریشتر)
14. دقیق ترین تقویم دنیا (تقویم جلالی)
15. بیشترین مصرف مشتقات تریاک و هروئین (امریکا بیشترین مصرف كوكایین را دارد)
16. بیشترین تعداد تغییر پایتخت در طول تاریخ (تهران سی و دومین پایتخت ایرانست)
17. کهن ترین کشور دنیا (تاسیس شده در 3200 سال قبل از میلاد مسیح)
18. میزبان بزرگترین جمعیت مهاجر جهان (اکثرا عراقی و افغانی)

19. بزرگترین تولید کننده فیروزه
20. بزرگترین منابع روی در جهان
21. بزرگترین تولید کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (75% کل تولید جهانی)
22. بیشترین شتاب پیشرفت تولید علم و تکنولوژی در جهان (340000% رشد در طول 37 سال 1349-1387، شتاب رشدی یازده برابر متوسط جهان در سال 1388, رشد سالانه کنونی 25.7%)
23. بزرگترین سیستم بانکی اسلامی (کل سرمایه 236 میلیارد دلار)
24. بالاترین میزان وابستگی به انرژی (بیشترین اتلاف انرژی در جهان)
25. بزرگترین منابع انرژی هیدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش 14000 میلیارد دلار بر حسب قیمت جهانی 75 دلار هر بشکه نفت)
26. بالاترین تناسب ذخایر به تولید برای نفت در جهان (با میزان تولید کنونی ایران معادل 89 سال ذخایر نفتی دارد)
27. ارزانترین پایتخت جهان (طبق تحقیق شبکه خبری سی ان ان تهران ارزانترین پایتخت جهانست)
28. بزرگترین فوران چاه نفت در تاریخ (نشت چاه نفتی قم در سال 1335 سه ماه ادامه داشت با فوران روزی 125000 بشکه نفت، ارتفاع فوران 52 متر، مقایسه با نشت نفتی خلیج مکزیک و با خروج سه ماه 53000 بشکه در روز)
29. بالاترین آلودگی دی اکسید گوگرد در هوای شهری
30. قدیمی ترین منبع مصنوعی یا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700 سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب 40.000 نفر را فراهم میکند)
31. بزرگترین مجموعه جواهرات در جهان (جوهرات شاهی ایران در موزه بانک مرکزی ایران بزرگترین گنجینه جوهرات جهانست)
32. کهن ترین امپراتوری جهان (هخامنشیان اولین ابرقدرت تاریخ بودند و در اوج قدرت بر 44% کل جمیعت جهان حکومت میکردند که این بالاترین درصد جمیعت تحت یک دولت در تاریخ هم هست)
33. بیشترین تعداد تلفات در جنگ شیمیایی (100.000 کشته و 100.000 زخمی در جنگ با صدام، ایران همچنین دومین رتبه تلفات تاریخ را بر اثر سلاح های کشتار دست جمعی بعد از ژاپن دارد)
34. بیشترین تعداد و تناسب مذهب شیعه در جهان (89% جمیعت ایران)
35. بالاترین رشد مصرف گاز طبیعی
36. بیشترین رشد تعداد خودروهای گازسوز
37. بیشترین عمل زیبایی انجام شده در جهان
38. بیشترین آمار طلاق در جهان.
39.بزرگترین تجزیه تاریخ،در مدت ۱۹۶ سال گذشته ۳.۵میلیون کیلومتر از خاک ایران تجزیه گردیده !

+نوشته شده در شنبه 27 اسفند 1390برچسب:,ساعت23:42توسط یاشیل | |

سلام آقای خاتمی!

آقای خاتمی وقتی این عکس رو دیدم یاد خیانتات افتادم!!!
یاد
کارات افتادم که به نفع آمریکا و اسراییل بود!!!
نگو یادت نمیاد!خوبم یادت میاد!!!

 

 


1.آقای خاتمی یادت نیست وقتی رفتی نیویورک ونظریه گفتگوی تمدن ها رو دادی نه تنها کسی سالن رو ترک نکرد بلکه تشویقت کردن و از طرحت استقبال کردن .با این کارت میدونی چه خدمتی به آمریکا کردی؟کاری کردی که طرح حمله احتمالی آمریکا به ایران که اواخردولت قبل داشت نهایی میشد شکست بخوره!!!
2.آقای خاتمی یادت نمیاد؟ازیه طرف کلینتون تحریم ها رو تمدید کرد ولی چند رور بعد شرکت توتال فرانسه باهات قرارداد نفتی بست بدون توجه به تحریم ها؟

3.آقای خاتمی یادت نمیاد چه خدمتی به اسراییل کردی؟هیچ وزیر و زیردستت نگفت ما با مردم اسراییل دوستیم!میدونی چه خدمتی به اسراییل بود؟!!!

4.آقای خاتمی خیانتت به ایرونی ها یادته؟!!!!!!

4-1:هیچ سیاسی رو تو ورزش راه ندادی اگه بود انگشت شمار بود.

4-2:هیچ اختلاسی تو هشت سال ریاستت نبود.اگه بود بد خواهات تا حالا پیراهن عثمانش کرده بودن.این خیانت کمیه؟

4-3:آقای خاتمی یادت نمیاد وقتی میرفتی سفرهای بین المللی بیشتر کشورهای اروپایی میرفتی که خیری ازشون بهمون برسه؟

4-4:آقای خاتمی یادت نمیاد قبل تو فقط دو تا شهرک صنعتی تو کشور فعال بود.شهرک صنعتی البرز تو قزوین وشهرک صنعتی کاوه تو شهر ساوه!ولی آخر هشت سالت تو هراستان حداقل پنج شهرک صنعتی فعال داشت که کلی نیرو توش کار میکرد و کلی آدم ازش نون می خوردن!!!

4-5:آقای خاتمی یادت نمیاد تو دوران تو کارخونه ها پشت سر هم ورشکست نشدن.این خیانت کمی بود؟

4-6:آقای خاتمی یادت نمیاد زمان وزارت اقتصادی ودارایی مظاهری مالیات ها رو از 60 درصد به 40 درصد پایین آوردی و ضمن اینکه توکارخونه ها مالیات بر تولید رو به مالیات بر فروش تبدیل کردی تا دست کارخونه ها باز باشه وکمک به تولید بشه!!!و با اینکه خیلیا گفتن ممکنه کسر بودجه پیدا کنید همون سال 13 درصد افزایش درآمد مالیاتی داشتی؟

4-7:آقای خاتمی یادت نمیاد مجلس تودوره نفت 32 دلاری بودجه رو با 16 دلار بستن تا از کسری بودجه احتمالی جلوگیری بشه ولی وسط سال نفت به زیر ده دلار سقوط کرد ولی باز استخوون بندی کشور سالم بود؟

4-8:آقای خاتمی یادت نمیاد وقتی اومدی شرایط کشور چه جور بود و وقتی دورت تموم شد بخاطر خیانتات کشور به کجا رسید؟پس بذار من بگم:
وقتی اومدی نفت داشت افت قیمت میکرد و رو بودجه تصویب شده نمیشد حساب کرد با این وضع کشور دچار خشکسالی شده بود.ذخیره گندمت واسه سه روز بود.با هیچ کشوری رابطه نداشتیم ولی وقتی رفتی با اغلب کشورهای تاثیر گذارجهانی رابطه داشتیم وصندوق ذخیره ارزی داشتیم ووضع تولید روبراه بود!!!

آقای خاتمی راستش انقدر خیانتات زیاده که دستام خسته شد.
امیدوارم یه مقدار به خیانتات فکر کنی !!
اين مرد بزرگ رو تو عمرم فراموش نميكنم ، نه به خاطر اينكه رئيس جمهور بود به خاطر اينكه به اين ملت نشون داد رئيس جمهور يعني كي و افسوس كه ما ايرانيا كلا آدمهاي قدر نشناسي هستيم ، يكم فكر كنيم زمان خاتمي اوضاع روزنامه ها چطور بود ، تئاتر و سينما چطور ! ورزش چطور ! اوضاع اقتصادي مردم چطور! ارتباط ما با دنيا چطور بود !ادبيات مذاكره يك رئيس جمهور چطور!.....
 
 
 

 

+نوشته شده در پنج شنبه 25 اسفند 1390برچسب:,ساعت17:1توسط یاشیل | |

 

داستان زندگی یه جوون امروزی!
 
 
چندسال پیش یکروز جلوی تلویزیون دراز کشیده بودم، فوتبال نگاه می کردم و تخمه می خوردم. ناگهان پدرو مادر و آبجی بزرگ و خان داداش سرم هوار شدند و فریاد زدند که:
« ای عزب! ناقص! بدبخت! بی عرضه! بی مسئولیت! پاشو برو زن بگیر».
رفتم خواستگاری؛ دختر پرسید:
« مدرک تحصیلی ات چیست »؟ گفتم:
« دیپلم تمام ». گفت:
« بی سواد! امل! بی کلاس! ناقص العقل! بی شعور! پاشوبرو دانشگاه».
رفتم چهار سال دانشگاه لیسانس گرفتم ......برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ پدر دختر پرسید:
« خدمت رفته ای »؟ گفتم:
« هنوز نه »؛ گفت:
« مردنشده نامرد! بزدل! ترسو! سوسول! بچه ننه! پاشو برو سربازی ».
رفتم دو سال خدمت سربازی را انجام دادم. برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ مادر دختر پرسید:
« شغلت چیه »؟ گفتم:
« فعلا کار گیر نیاوردم »؛ گفت:
« بی کار! بی عار! انگل اجتماع! تن لش! علاف! پاشو برو سر کار ».
رفتم کار پیدا کنم؛ گفتند:
« سابقه کار می خواهیم »؛
رفتم سابقه کار جور کنم؛ گفتند:
« باید کار کرده باشی تا سابقه کار بدهیم ». دوباره رفتم کار کنم؛ گفتند:
« باید سابقه کار داشته باشی تا کار بدهیم».
برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم:
« رفتم کار کنم گفتند سابقه کار، رفتم سابقه کار جور کنم گفتند باید کار کرده باشی ». گفتند:
« برو جایی که سابقه کار نخواهد ».
رفتم جایی که سابقه کار نخواستند. گفتند:
« باید متاهل باشی ». برگشتم؛ رفتم خواستگاری؛ گفتم:
« رفتم جایی که سابقه کار نخواستند گفتند باید متاهل باشی ». گفتند:
« باید کار داشته باشی تا بگذاریم متاهل شوی ». رفتم؛ گفتم:
«باید کار داشته باشم تا متاهل بشوم». گفتند:
« باید متاهل باشی تا به تو کار بدهیم ». برگشتم؛ رفتم نیم کیلو تخمه خریدم دوباره دراز کشیدم جلوی تلویزیون و فوتبال نگاه کردم!
 
 

+نوشته شده در چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:,ساعت17:22توسط یاشیل | |

 
اثبات علمي هر که سوادش کمتر درآمدش بيشتر 
از قديم گفته اند وقت طلاست، به عبارت ديگر :        زمان = پول :       معادله 1
همين  طور گفته اند توانا بود هرکه دانا بود، يعني:     توان = علم       : معادله 2
مي دانيد که:
زمان / کار = توان:                معادله 3
با جاي گذاري معادله  1 و 2 در معادله سوم به اين معادله مي رسيم:
پول / کار = علم
که  مي توانيم آن را به اين صورت بازنويسي کنيم:
علم/ کار = پول
بنابراين:
Lim    (پول) = ∞
 lc علم b→ 0
يعني هرچه علم و سوادت کم تر باشد درآمدت بيشتر است، و اين هيچ ربطي به مقدار کار انجام شده ندارد !
!به عبارت ديگر وقتي علمت به سمت صفر ميل کند، پولت به بي نهايت خواهد رسيد



+نوشته شده در چهار شنبه 24 اسفند 1390برچسب:,ساعت17:17توسط یاشیل | |

شاید سادگی.بی ریایی.حتی خود بچگی بده.شاید واقعا بده اما بذار دیوانه گی کنیم.ما را که به هر راه به هر کار دیوانه می خوانند..

 

+نوشته شده در یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:,ساعت23:18توسط یاشیل | |

می دونی خدایا"همیشه خواسته های من از جنس رفتن بودن و بس.

اینکه برم.برسم به اوج به بی نهایت به سکوت سراسر معنا به نقطه ی پایان.از اینجایی که هستم برم.مکان..زمان..نقطه..ثانیه..خاطره..لحظه..هرچی که هست دور و برم از جنس رفتن معنی شده برام.

نمی دونم فردام چی میشه اما امروزمو با تمام وجود لمس می کنم.لحظه لحظه ی ثانیه هاشو.

اینجا لحظات می گذرن و من می فهمم.اینجا عشق آدمای زمینیت عشقای زمینیشون اسیرم میکنه.اینجا هوس نقاب عشق زده به چهره اش. اینجا هیچکس واقعا مهربون نیست.نیست .مثل تو نیست.

اینجا اگه عشقی بخواد جوونه بزنه آدما با پا لهش میکنن.اینجا ترس چشما رو به زمین می دوزه و صداها رو خفه می کنه.ااینجا نفس کشیدن فقط نفسه.دیگه بوی زندگی نمیده..اینجا آدماش..عاشقاش..با معرفتاش..از هم فرار می کنن.اینجا مردم یادشون رفته حتی بهم سلام کنن.اینجا همه میبینن اما..کوچه علی چپم خیلی طرفدار داره..

 

اینجا دلم می گیره خدایا..از آدمایی که بین قلب و احساس  و عشقشون با دنیای بیرون از وجودشون 1 دیوار سخت و محکم کشیدن با 1 دیده بان و سیم خاردار.

اینجا بی خدایی فریاد می زنه.یاد تو در دل ها گم شده.منو ببر از اینجا .از این قفس از این زندون بی نفس.

اینجا همه حرف می زنن بدون عمل.اینجا پرحرفیا خلاصه در همه چی هست جز حرف دل.

اینجا سکوت معنای فریاده..اینجا سکوت معنای لحظه هاست معنای آرزو

و خواسته و تمناست.اینجا سکوت التماسه..اینجا سکوت ندای مرگ بی

دیگری است..اینجا سکوت یعنی..................

اینجا عشق رو باید گدایی کرد.اینجا عشق رو با گوهر شکست می نویسن.با هلاکی با به باد دادن روزهای ناب جوانی.اینجا بچه ها می دون به جوانی برسن.جوونا می دون به پختگی برسن.پخته ها می دون تا بسوزن..اینجا همه می دون اما.........به هیچ چی نمی رسن..به هیچ چی..

دلم از این آدما خون ه. آدمایی که احساس و عشقمو تو قلبم خفه کردند.آدمایی که پا رو قلبشون گذاشتند و گذشتند.آدمایی که حکم صادر کردند بدون من.آدمایی که رفتن رو به قرار ترجیح دادن.آدمایی که وجودشونو با تمام احساس و وجودم لمس کردم اما 1 دیوار کشیدن بین ما.آدمایی که براشون مهم نبود چه بلایی سرم می آرن.چه بلایی سرم می آد..سخت نبود با 1 لبخند پاک و بی معنا دلی رو شاد کردن.سخت نبود با 1 نگاه پاک و زیبا در قلبی رو باز کردن.سخت نبود ارزش دادن..احترام قائل شدن..سخت نبود فقط یکبار بخواهیم که ببینیم.

 

بین جمعیتم اما..گم شدم.اما تنهام.رسم قلب والای انسانی گدایی نیست.

 


ادامه مطلب

+نوشته شده در یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:,ساعت18:48توسط یاشیل | |

 کسی که تا به حال عمل اشتباهی انجام نداده ، هیچ کار تازه ای انجام نداده است   آلبرت انیشتن

+نوشته شده در یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:,ساعت1:19توسط یاشیل | |

گاهی/حتما برات اتفاق افتاده/وسط خواب خوشی که داری می بینی یهو 1 کابوس 1اتفاق غریب 1 حس عجیب وارد

میشه.یه موقعیت ناشناخته که تو را وادار میکنه تقلا کنی  که این رویا رو ارزیابی کنی.یه حسی که فقط حسه.بدون

فکر.انگار مغزت کلید شده و تو تنها به فرار فکر میکنی از این احساس.........

تا حالا فکر کردی دیدت به دنیا چه جوریه؟


ادامه مطلب

+نوشته شده در شنبه 20 اسفند 1390برچسب:,ساعت23:21توسط یاشیل | |

روزی با عجله و اشتهای فراوان به یک رستوران رفتم.

مدتها بود می خواستم برای سیاحت از مکانهای دیدنی به سفر بروم. در
رستوران محل دنجی را انتخاب کردم، چون می خواستم از این فرصت استفاده کنم
تا غذایی بخورم و برای آن سفر برنامه ریزی کنم.

فیله ماهی آزاد با کره، سالاد و آب پرتقال سفارش دادم. در انتهای لیست
نوشته شده بود: غذای رژیمی می خورید؟ ... نه

نوت بوکم را باز کردم که صدایی از پشت سر مرا متوجه خود کرد:

- عمو... میشه کمی پول به من بدی؟

فقط اونقدری که بتونم نون بخرم

- نه کوچولو، پول زیادی همراهم نیست.


- باشه برات می خرم

صندوق پست الکترونیکی من پُر از ایمیل بود. از خواندن شعرها، پیامهای
زیبا و همچنین جوک های خنده دار به کلی از خود بی خود شده بودم. صدای
موسیقی یادآور روزهای خوشی بود که در لندن سپری کرده بودم.

عمو .... میشه بگی کره و پنیر هم بیارن؟

آه یادم افتاد که اون کوچولو پیش من نشسته.

- باشه ولی اجازه بده بعد به کارم برسم. من خیلی گرفتارم. خُب؟

غذای من رسید. غذای پسرک را سفارش دادم. گارسون پرسید که اگر او مزاحم
است ، بیرونش کند. وجدانم مرا منع می کرد. گفتم نه مشکلی نیست.

بذار بمونه. برایش نان و یک غذای خوش مزه بیارید.

آنوقت پسرک روبروی من نشست.

- عمو ... چیکار می کنی؟

- ایمیل هام رو می خونم.

- ایمیل چیه؟

- پیام های الکترونیکی که مردم از طریق اینترنت می فرستن.

متوجه شدم که چیزی نفهمیده. برای اینکه دوباره سئوالی نپرسد گفتم:

- اون فقط یک نامه است که با اینترنت فرستاده شده

- عمو ... تو اینترنت داری؟

- بله در دنیای امروز خیلی ضروریه

- اینترنت چیه عمو؟

- اینترنت جائیه که با کامپیوترمیشه خیلی چیزها رو دید و شنید. اخبار،
موسیقی، ملاقات با مردم، خواندن و نوشتن، رویاها، کار و یادگیری. همة
این ها وجود دارن ولی در یک دنیای مجازی.

- مجازی یعنی چی عمو؟

تصمیم گرفتم جوابی ساده و خالی از ابهام بدهم تا بتوانم غذایم را با آسایش بخورم.

- دنیای مجازی جائیه که در اون نمیشه چیزی رو لمس کرد. ولی هر چی که
دوست داریم اونجا هست. رویاهامون رو اونجا ساختیم و شکل دنیا رو
اونطوری که دوست داریم عوض کردیم.

- چه عالی. دوستش دارم.

- کوچولو فهمیدی مجازی چیه؟

- آره عمو. من توی همین دنیای مجازی زندگی می کنم.

- مگه تو کامپیوتر داری؟

- مادرم تمام روز از خونه بیرونه. دیر برمی گرده و اغلب اونو نمی بینیم.

- نه ولی دنیای منم مثل اونه ... مجازی.

- وقتی برادر کوچیکم از گرسنگی گریه می کنه، با هم آب رو به جای سوپ می خوریم

- خواهر بزرگترم هر روز میره بیرون. میگن تن فروشی میکنه اما من نمی
فهمم چون وقتی برمی گرده می بینم که هنوزم هم بدن داره.


- و من همیشه پیش خودم همة خانواده رو توی خونه دور هم تصور می کنم.
یه عالمه غذا، یه عالمه اسباب بازی و من به مدرسه میرم تا یه روز دکتر
بزرگی بشم.

- پدرم سالهاست که زندانه


- مگه مجازی همین نیست عمو؟

قبل از آنکه اشکهایم روی صفحه کلید بچکد، نوت بوکم را بستم.

صبر کردم تا بچه غذایش را که حریصانه می بلعید، تمام کند. پول غذا را
پرداختم. من آن روز یکی از زیباترین و خالصانه ترین لبخندهای زندگیم را
همراه با این جمله پاداش گرفتم:

- ممنونم عمو، تو معلم خوبی هستی.



آنجا، در آن لحظه، من بزرگترین آزمون بی خردی مجازی را گذراندم. ما هر

روز را در حالی سپری می کنیم که از درک محاصره شدن وقایع بی رحم زندگی
توسط حقیقت ها ، عاجزیم.

+نوشته شده در جمعه 12 اسفند 1390برچسب:ba tashakor az doste khobam:R,mizani,baraye ersale in matlab,ساعت16:44توسط یاشیل | |

مثل کسی که تو گرداب زندگی گم میشه ..مثل کسی که تو هوای پرغبار نفس میزنه..مثل کسی که می گذره که بگذره..که وسط گذرگاه..بند زندونش..پای برهنه ی احساسش..نکند پای بیندازدش از عرصه ی جود..

کاش من سد جلوی رود نمی شدم..رویاهایم را ببر باد سرکش..با توام

سرزمین فراموشی دور نیست..آنجا که بودن مهر سکوت زندگیست..

می دانم روزی من..تجربه خواهم کرد پرواز در بی کرانه ی بودن را..آنجا که نیستی..همیشه حرف زندگیست..

+نوشته شده در دو شنبه 8 اسفند 1390برچسب:,ساعت19:53توسط یاشیل | |

انقلابی شدن بیش از هر چیز مستلزم یک انقلاب ذهنی یک انقلاب در بینش

ویک انقلاب در شیوه ی تفکر ماست.یک انقلابی بیش از هرچیز یک جوهره ی

دگرگونه ی خودساخته است.انسانی است که "خویشتن خودساخته ی ایدئولوژیک"

را جانشین خویشتن موروثی و غریزی کرده است.

(دکتر علی شریعتی)

+نوشته شده در جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,ساعت14:38توسط یاشیل | |