کارلاین متفکر معروف:تاریخ را انسانهای متوسط جوامع پدید آورده اند که در پشت سر قهرمانان خود ایستاده اند و از انها تبعیت می کنند.اگر این قهرمانان نبودند مردان متوسط هرگز جز از زندگی عادی خود گامی فراتر نمی رفتند.

یاعلی..تو به عنوان قهرمانی که جهان قهرمانیت شایسته تکریم است چه کسانی را پشت سر داری؟

اصحاب جمل را؟که بعنوان بزرگان دین و نزدیکان پیامبر عدل تو را تاب نیاوردند و علیه تو لشکرکشی کردند یا اهالی صفین را؟که وقتی تو امیر پیروز جنگشان بودی دل به دسیسه عمروعاص سپردند و با دیدن قرآن های بر سر نیزه شده تو قران ناطق را نادیده به شکستی تحمیلی مجبور کردند یا ان 10 هزار سپاهی بریده و جدا شده از ماجرای صفین را پشت سر داری که بعد از انتخاب اشعری و شکست او  همه چیز را به گردن تو انداختند و آزارشان را به حدی رساندند که با آنان وارد میدان کارزار شدی و در نهروان شکستشان دادی.اما از رگ و ریشه شان کسی ماند تا در ایامی نزدیک محراب مسجد کوفه را به خون تو رنگین کند!

حاشا که پشت سر تو اینها باشند اگر تابعین تو اینها بودند کبریایی تو در یاد و خاطره تاریخ نمی ماند.

پشت سر تو "همام"ایستاده است همان که در طهارتو پاکی آنچنان بود که چون صفات متقین را بر او خواندی میان شنیدن و شدنش یک صحیفه فاصله بود و بعد جان باختنت پایان کار او.

پشت سر تو "کمیل"است که ارادتش به تو رمز جاودانگی است و "حجر"است که از زمان شهادتت تا وقتی به جرم خونخواهی تو در "مرج العزا"ی شام گردنش زدند هرگز از این حسرت دست برنداشت که ای کاش در محراب مسجد کوفه تنها یک ذراع از تقدیر پیشی میگرفت تا تو در خون خود غوطه ور نشوی!

پشت سر تو.............

اما به حس و حال این روزهای ما شاید این نوشته از زنده یاد دکتر علی شریعتی نزدیکتر باشد که گفت:"او برخلاف نخبه ها و اندیشمندان دیگر و دیگر حکیمان که اگر نابغه هستند مردکار نیستند و اگر مرد کار هستند مرد اندیشه و فهم نیستند و اگر هر دو هستند مرد شمشیرو جهاد نیستند و اگر هر سه هستند مرد پارسایی و پاکدامنی نیستند و اگر هر چهار هستند مرد عشق و احساس و لطافت روح نیستند و اگر همه اینها هستند خدا را خوب نمی شناسند . خود را در ایمان او غوطه ور نمی کنند.او برخلاف همه اینها مردی است در همه ابعاد انسانی.حقیقتی است بر گونه اساطیر"